تاکنون در بسیاری از تعاریفی که در مورد پرستاری به عمل آمده، علاوه بر جنبه علمی پرستاری، به هنر بودن آن نیز اشاره شده است. هنر بودن پرستاری از زمان فلورانس نایتینگل در ادبیات این رشته وارد شده و توسط اغلب صاحبنظران پرستاری مورد تأکید قرار گرفته است. اما بسیاری نیز بر این باورند که واژه هنر در تعریف پرستاری اغلب بدون نقد شدن و تأمل ژرف، به صورت عام پذیرفته شده است. با نظر به ضرورت دستیابی به تعریفی دقیق از ماهیت پرستاری، لازم است ابهام و تردید موجود در هنر بودن پرستاری بر طرف گردد.به نظر میرسد راه اساسی در رفع ابهام هنر بودن پرستاری، بررسی تشابه و تفاوتهای مفهوم و تعاریف نظری هنر با مفهوم هنر در تعریف پرستاری باشد. خود هنر مفهوم پیچیده و چند بعدی دارد که در قالب نظریههای مختلفی ارایه شده که البته هر کدام نیز دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود میباشد. مقایسه تعاریف و ویژگیهای ارایه شده برای هنر در این نظریهها با تعاریف و ویژگیهای هنر در تعریف پرستاری، حکایت از آن دارد که اگر چه پرستاری دارای خصوصیاتی هنرمندانه است اما این ویژگیها بیشتر با خصوصیات عام هنر و نه خصیصههای خاص، انطباق دارد و تمرکز هنر در پرستاری بر مهارت بوده و نمیتواند هنر زیبا قلمداد گردد.با این حال از منظر نظریه زیباشناسی، پرستاری به راحتی به عنوان هنر قابل تعریف است، اما در این شرایط تأکید بر واژه زیباشناسی در کنار واژه هنر در پرستاری ضرورت مییابد. به هر حال گر چه معرفی و تسخیر روح واقعی هنر و پرستاری و بیان حقایق نهفته در این وادی آن هم تنها از طریق قلم هرگز میسر نمیباشد، اما در این مقاله سعی شده است با مروری کلی بر تعاریف صاحب نظران پرستاری و مهمترین نظریههای مربوط به مهارت و هنر، تشابه و تفاوتهای آنها مورد تحلیل قرار گیرد.