دوره 21، شماره 3 - ( 9-1394 )                   برگشت به نسخه مرتبط | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشجوی دکتری تخصصی پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران ، bahramnezhad@razi.tums.ac.ir
2- دانشیار گروه آموزشی پرستاری مراقبت‌های ویژه دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
چکیده:   (8492 مشاهده)

دشواری در انتقال دانش به حوزه ­عمل بالینی یا ترجمان دانش، به عنوان یکی از موانع اصلی بهره‌مندی از تحقیقات در علوم پزشکی بیان شده است. برآورد شده است که تا 40% از بیماران، از دریافت مراقبت‌های سازگار با بهترین شواهد علمی، محروم می­باشند و 20% از مراقبت­های ارایه شده نیز غیرضروری و یا حتی مضر نیز می­باشند. بهترین رویکرد برای مراقبت مبتنی بر شواهد، تدوین و اجرای راهنما­های بالینی است (1).

تنوع در شواهد بالینی ممکن است در برون‌دادهای مراقبتی از بیمار اثر بگذارد؛ وجود راهنما­های بالینی می­تواند به متخصصان سلامت در امر مراقبتِ مناسب و مؤثر کمک کند. البته این تأکید بدین معنا نیست که راهنما­ها می­توانند جایگزینِ قضاوت­های حرفه­ای شوند. راهنمای بالینی، چارچوبی برای قضاوت­های بالینی، ترجیحات بیمار و موارد استثنایی فراهم می­کند (2و3). در واقع، این راهنما­ها، موجبات تدارک درک روشنی از مدل­های تصمیم­گیری در خصوص معماها و مسایل غامض سلامتی به همه ذی‌نفعان می­شوند (4). راهنما­های بالینی، می­توانند منجر به بهبود کیفیت سلامتی، زمینه‌سازی برای کاهش مداخلات غیرضروری، مضر و یا بیهوده از طریق فراهم کردن توصیه­هایی اثربخش برای اداره مسایل بیماران توسط مراقبان سلامت از مجرای توسعه و بسط روندهای استاندارد از منظر بررسی عملکرد بالینی متخصصان امر سلامت بشوند. همچنین، راهنمای بالینی می­تواند محتوایی اثربخش و کاربردی برای آموزش مراقبان سلامت و مستندی در جهت کمک به تصمیم‌گیری آگاهانه­ توسط بیمار و خانواده وی قلمداد شود (5).

متن کامل [PDF 124 kb]   (2636 دریافت)    
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: گزارش موردی
انتشار: 1394/10/6 | انتشار الکترونیک: 1394/10/6

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.